آبیاری قطره ای

راهنمای جامع تجاری و فنی آبیاری قطره ای و تحت فشار

آبیاری قطره ای

راهنمای جامع تجاری و فنی آبیاری قطره ای و تحت فشار

آبیاری قطره ای

آموزش روش های نوین آبیاری مثل آبیاری قطره ای، بارانی و تحت فشار بوسیله لوله و اتصالات پلی اتیلن.

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

محرومیت از گندم ری وخرمای بغداد، عاقبت سردارسپاه یزیدشد

مختار سر عمربن سعد و پسرش حفص را برای محمدبن حنفیه فرستاد و این نامه را برای او نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم، برای مهدی(3) محمدبن علی، این نامه از مختاربن ابی عبید، سلام بر تو ای مهدی، من خدا را حمد می کنم، آن خدایی که شریکی ندارد اما بعد، خدا مرا عذابی برای دشمنان شما قرار داده است، دشمنان شما برخی اسیر و گروهی متواری و فراری و دسته ای کشته و بعضی رانده شده اند، پس خدا را حمد می کنم که قاتلان (خاندان) شما را کشت و یاوران شما را یاری کرد. عمر سعد یا به قول روضه خوانان «ابن سعد» مشغول تدارک سفر شد و حمام اعین را لشکرگاه ساخت تا به طرف ایران عزیمت کند و مانند پدرش که پس از فتح قادسیه بر سریر فرمانروایی تیسفون (مدائن) تکیه زده بود او نیز شیر مردان جبال دیلم را منکوب کرده برتخت حکمرانی شهر ری که در آن موقع از بلاد معظم ایران به شمار می­رفت جلوس نماید و از گندم سفید و معنبر ری که در آن عصر و زمان بهترین گندم­های خاورمیانه بوده است نان برشته و خوش خوراکی تناول کند !.

عمربن سعد نزد عبدالله بن جعده آمد و به او گفت: «برای من از مختار امان بگیر!» عبدالله وساطت کرد! و مختار این امان نامه را برای او نوشت: «این امان نامه ای است از مختار بن ابی عبید برای عمربن سعد بن ابی وقاص، تو در امان هستی به امان خدا، خودت و مالت و اهل و فرزندانت و تو به خاطر آنچه کرده ای، تا زمانی که اطاعت کنی و در خانه و شهر و نزد اهلت بمانی و حادثه ای به وجود نیاوری در امان خواهی بود. پس از واقعه کربلا و شهادت حسین بن علی و یارانش بر اثر حوادث متواتری که رخ داده است عمرسعد نه تنها به مقصود نرسید و از گندم ری نخورد بلکه سر بر سر این سواد گذاشت و به فرمان برادر زنش مختاربن ابوعبیده ثقفی که بر کوفه تسلط یافته عبیدالله زیاد و اکثر قاتلان جانباختگان کربلا را از میان برداشت و عمرسعد و فرزندش حفض نیز به هلاکت رسیدند.

من سر عمر بن سعد و فرزندش را نزد تو فرستادم و بر هر کسی از قاتلان حسین(ع) و اهل بیتش که دست یافتم او را کشتم و خدا از انتقام گرفتن از باقیمانده آنان ناتوان نیست و من تا زمانی که بر روی زمین از آنها کسی باشد آنها را رها نمی کنم پس نظر و رأی خودت را برای من بنویس تا من از شما پیروی کرده و بر آن باشم، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد. این عبارت مثلی در مواردی به کار می­رود که کسی قصد تامین منابع از دو جانب را داشته باشد به این معنی که مقصودش از یک سو حاصل است و به علت حرص و طمع یا جهات دیگر بخواهد از طریق دیگر، خواه معقول و خواه نا معقول، به اقناع و ارضای مطامع خویش اقدام کند ولی نه تنها در این مورد مقصودش حاصل نیاید بلکه منافع اولیه را نیز از دست بدهد.

 

چه کسانی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام حسین(ع) پیوستند؟

مامقانى، عبدالله‏، تنقیح المقال فی علم الرجال‏، محقق، مامقانى، محى‏الدین و مامقانى، محمدرضا، ج 16، ص 341، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث‏، چاپ اول، 1431ق‏؛ امین عاملی‏، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 4، ص 299، بیروت، دار التعارف للمطبوعات‏، 1406ق؛ سماوی، شیخ محمد بن طاهر، ابصار العین فی أنصار الحسین(ع)‏، ص 194، قم، دانشگاه شهید محلاتی‏، چاپ اول، 1419ق. «سعد بن حارث» و «ابوالحتوف بن حارث»: این دو برادر همراه سپاه عمر بن سعد برای جنگ با امام حسین(ع) به کربلا آمده بودند، اما زمانی‌که صدای زنان و کودکان امام(ع) را شنیدند، منقلب شده و به سمت سپاه امام(ع) آمدند و در رکاب آن‌حضرت(ع) به شهادت رسیدند.

او ابتدا در سپاه ابن سعد بود، ولی وقتی عمر بن سعد، سخن امام(ع) را نپذیرفت، به سمت امام(ع) آمد و از آن‌جا که تیرانداز ماهری بود، از تیرهایی به سمت سپاه دشمن پرتاب نمود، تنها پنج تیر به خطا رفت. نعمان بن عمرو راسبی و برادرش حلاس بن عمرو راسبی: این دو برادر ابتدا با سپاه ابن سعد به کربلا آمدند، ولی چون ابن سعد شرایط امام(ع) را نپذیرفت، شبانه به جمع یاران امام(ع) پیوستند. اجمالاً می‌دانیم که از میان شهدای روز عاشورا،[1] کسانی بودند که ابتدا در سپاه عمر بن سعد بوده، ولی سرانجام از خواب غفلت بیدار شده و به جمع یاران امام حسین(ع) پیوستند. مسعود بن حجّاج تمیمی و فرزندش‏ عبدالرحمن بن مسعود: آنها ابتدا در سپاه ابن سعد بودند، ولی قبل از آغاز جنگ به خدمت امام آمدند و در رکاب آن‌حضرت به شهادت رسید.

امام در حق او چنین دعا کرد: «أللّهُمَّ سَدِّدْ رَمْیتَهُ وَاجْعَلْ ثَوابَهُ الْجَنَّه»؛ خدایا، تیرش را به هدف بنشان و بهشت را پاداشش قرار ده. «شهدای قیام عاشورا»، 28614؛ «حضور برخی از خانواده یاران امام حسین(ع) در کربلا»، 107394؛ «بازماندگان از همراهان امام حسین(ع) در کربلا»، 100964. محلى، حمید بن احمد، الحدائق الوردیة فی مناقب الأئمة الزیدیة، مصحح، محطورى، مرتضى بن زید، ج 1، ص 211، صنعا، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423ق‏. ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی‏، ص 237 – 238، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق. در برخی منابع متأخر به نام افراد دیگری نیز اشاره شده است که در صورت یافتن مستندی معتبرتر به آن ارجاع خواهیم داد:.

 

توبه‌کنندگان بعد از قیام عاشورا چه کسانی بودند؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، یکی از قیام‌های مهم در تاریخ اسلام که بعد از شهادت جان‌سوز امام حسین (ع) در کربلا اتفاق افتاد، به قیام توابین معروف است؛ قیامی که گردانندگان آن گروهی از شیعیان بودند که افتخار حضور در صحرای کربلا و یاری امام مظلوم خود را در عاشورای سال 61 هجری نداشتند ولی از این عدم همراهی به شدت پشیمان شدند و چند سال بعد به فرماندهی شخصی به نام اسماعیل بن صرد خزاعی اقدام به شورش و قیام علیه حکومت بنی‌امیه و قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران و خانواده مظلوم و بر حق آن حضرت کردند. حال همه ما به این عمر رسیده‌ایم، در حالی که اصرار داشتیم خود را پاک و منزه بداریم و به این پرهیزگارى تظاهر کنیم ولى خداوند ما را دروغ‌گو و مدعى دیده که در تمام کارهاى فرزند پیغمبر خدا تخلف کرده ‏ایم و حال این که قبل از واقعه، نامه ‏ها و پیغام‌های متعدد او به ما رسید و اتمام حجت کرد و از ما یارى خواسته و خواسته خود را نهان و آشکار اظهار کرده بود تا آن که در کنار و پناهگاه ما کشته شد و ما او را با نیرو و دست یارى نکردیم و با زبان هم از او دفاع ننمودیم.

بهتر این است که سوى خداى خود برویم و در شمار کسانی که این آیه فردا روزی در مورد آنان صدق می‌کند، شمرده شویم: مگر شما را [آن قدر] عمر دراز ندادیم که هر کس که باید در آن عبرت گیرد، عبرت می‌گرفت و [آیا] براى شما هشداردهنده نیامد؟ امام على علیه السلام فرمود: عمرى که خداوند به انسان مى‏ دهد و او را با آن عمر معذور مى‏ دارد فقط شصت سال است. به خدا هیچ عذرى نخواهید داشت مگر این که کشندگان او را بکشید و انتقام گیرید و تمام کسانی که براى قتل او تجهیز و روانه شده ‏اند از میان بردارید یا این که در این راه کشته شوید که شاید خداى ما از ما خشنود شود من از بازخواست و عذاب خداوند در قیامت آسوده و ایمن نخواهم بود.

بزرگان شیعه در جلسات خود سعی می‌کردند تا این هدف مهم را برای اعضا و مردم مشخص کنند که می‌خواهند از قاتلان امام حسین علیه السلام انتقام بگیرند تا از این طریق کوتاهی و اهمال و اشتباه خود را جبران کنند، چه در این راه موفق شوند و چه کشته شوند. آن طور که این محقق اسلامی توضیح می‌دهد، در میان کسانی که از کرده خود به شدت پشیمان شده بودند هم کسانی بودند که راه سکوت را انتخاب کرده بودند و هم افرادی که مقابل امام حسین علیه السلام ایستاده و با آن حضرت جنگیدند. در این میان، مسیب بن نجبه یکی از افراد شجاعی بود که در جوانی در لشکر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام حضور داشت و از یاران آن حضرت به شمار می‌رفت ولی در زمان قیام امام حسین علیه السلام، آن حضرت را یاری نکرد.

 

آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی

حج گزار و عمره گزار، واردشدگان بر خداوند مى باشند و بر خدا است که وارد شده بر خود را گرامى داشته، او را مشمول مغفرت و آمرزش خویش قرار دهد. اَلْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ، وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ یَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَةِ. معاویه با ترویج این عقیده از آن به نفع سیاست های خویش استفاده کرد و هنگام گرفتن بیعت برای یزید می‌گفت: «مسأله یزید، قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد». انحرافات مزبور در زمینه‌هایی بود که اهل سیاست می‌توانستند به راحتی از آنها بهره‌گیری کرده و در تحمیق مردم و نیز توجیه استبداد و زورگویی خود از آنها استفاده کنند.

نتیجه این انحرافات برای آینده نیز این بود که هیچ‌گاه حرکت امام حسین(ع) برای اهل سنّت، یک قیام علیه فساد قلمداد نشده و تنها آن را یک «شورش» غیر قانونی شناختند. خلفای بنی امیّه و بعدها بنی عبّاس با به ‌کارگیری این مفاهیم در شکل تحریف ‌شده آن، که هیچ قید و شرطی نداشت، مردم را وادار به پذیرش حکومت خود می‌کردند. سه مفهوم «اطاعت از ائمه»، «لزوم جماعت»، «حرمت نقض بیعت» از رایج‌ترین اصطلاحاتی سیاسی بود که خلفا به کار می‌بردند. وقتی عمر بن سعد مورد اعتراض قرار گرفت که چرا به سبب حکومت ری، امام حسین(ع) را کشت؟ گفت: «این کار از جانب خدا مقدّر شده بود».

کعب الاحبار نیز تا زنده بود، غیبگویی می‌کرد که حکومت به بنی هاشم نخواهد رسید!. سیر پیدایش انحراف به همان سال‌های اولیّه بعد از رحلت پیامبر(ص) می‌رسد. شاید بتوان گفت سه مفهوم مزبور، پایه خلافت و نیز دوام آن را تضمین می‌کرد. یکی دیگر از انحرافات دینی در جامعه اسلامی «اعتقاد به جبر» بود. بنی امیّه در پیدایش و گسترش این انحرافات، نقشی عظیم داشتند.

منبع

  • ۰۰/۱۰/۲۷
  • فروشنده لوله و اتصالات پلی اتیلن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی