حضرت ابراهیم(ع) چگونه ملکوت آسمانها را دید+پاسخ امام باقر(ع)
آن حضرت همچنان مرا از عالمی به عالم دیگر برد تا به پنج عالم رسیدیم، فرمود: ابراهیم(ع) ملکوت آسمانها را این چنین که تو ملکوت زمین را دیدی مشاهده کرد، او ملکوت آسمانها را دید که 12 عالم است و هر امامی که از ما از دنیا برود، در یکی از این عالمها ساکن میشود تا آنکه وقت ظهور قائم آل محمد(ص) فرا رسد، امام باقر(ع) دوباره فرمود: چشم بر هم بگذار و بعد از لحظهای فرمود: چشم بگشا! چون چشم گشودم، خود را در خانه آن حضرت دیدم، آن بزرگوار لباس قبلی خود را پوشید و به مجلس قبلی برگشتیم، من عرض کردم: فدایت شوم چه قدر از روز گذشته؟ فرمود: سه ساعت. ابوبصیر میگوید: در این هنگام امام باقر(ع) فرمود: ای ابابصیر! نزدیک بیا، من نزدیک حضرت(ع) رفتم، آن حضرت با دست مبارک خود روی چشمان مرا مسح کرد، در این حال من خورشید و آسمان و زمین و خانهها و هر چه در شهر بود همه را دیدم، آنگاه به من فرمود: آیا میخواهی که این چنین باشی و در روز قیامت حساب تو مانند بقیه مردم باشد و خداوند هر چه را اراده فرمود، همان شود یا میخواهی به حال اول برگردی و بدون حساب به بهشت بروی؟! ابوبصیر گفت: میخواهم به حال اول برگردم، در این هنگام امام باقر(ع) دست بر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان او به حال اول برگشت.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، باقر ال محمد(ص) در اول رجب سال 57 هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در سال 114 هجری بعد از 18 سال امامت به شهادت رسید، ایشان در عمر پر برکت خویش علاوه بر احیای دین جدشان پیامبر ا کرم(ص)، پرده از بسیاری علوم برداشت و در ایجاد دانشگاه بزرگ اسلامی نقش مهمی را ایفا کردند که پس از آن فضا برای فرزند برومندشان امام جعفرصادق(ع) مهیا شد، به مناسبت میلاد سراسر نور و فرخنده امام محمد باقر(ع) به برخی کرامات ایشان به نقل از کتابهای معتبر شیعه اشاره میشود:. «ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﺎﻗﺮﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ إﻣﺎﻡ ﺍﻟﻬﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﺋﺪ أﻫﻞ ﺍﻟﺘﻘﻮﯼ ﻭ ﺍﻟﻤُﻨﺘﺠﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﮎ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﮐَﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻋﻠﻤﺎً ﻟﻌﺒﺎﺩﮎ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﺍً ﻟﺒﻼﺩﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺩﻋﺎً ﻟﺤﮑﻤﺘﮏ ﻭ ﻣﺘﺮﺟﻤﺎً ﻟﻮﺣﯿﮏ ﻭ أﻣﺮﺕ ﺑﻄﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺣﺬّﺭﺕ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﯿﺘﻪ ﻓﺼﻞّ ﻋﻠﯿﻪ ﯾﺎ ﺭﺏ أﻓﻀﻞ ﻣﺎ ﺻﻠّﯿﺖ ﻋﻠﯽ أﺣﺪ ﻣﻦ ﺫﺭیة أﻧﺒﯿﺎﺋﮏ ﻭ أﺻﻔﯿﺎﺋﮏ ﻭ ﺭُﺳﻠﮏ ﻭ أﻣﻨﺎﺋﮏ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ».
سیره قرآنی امام محمد باقر(علیه السلام) | پایگاه خبری رسمی بلاغ
هشام خطاب به ایشان گفت: تاکنون تیراندازی بدین زبردستی ندیده بودم و گمان نمی کنم کسی به اندازه تو این گونه توانایی و مهارت داشته باشد! هشام در ادامه گفت: آیا فرزندت جعفر می تواند این چنین تیراندازی کند؟ امام پاسخ داد: ما توانایی کامل و تمام را از یکدیگر به ارث می بریم، همان کمال و تمامی که خداوند آیه اش را بر پیامبر نازل کرد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً؛(۱۷) امروز دین را برای شما کامل کردم و نعمت خویش را برای شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین کامل برای شما برگزیدم(۱۸) عروج ملکوتی جابربن یزید جعفی یکی از مهم ترین تربیت شدگان مکتب باقرالعلوم(ع) است.
امام در ادامه فرمود: در عبارت وارجلکم الی الکعبین کلمه ارجل عطف به رؤس است بنابراین می فهمیم که مسح قسمتی از پا برای وضو کافی است و این همان چیزی است که پیامبر اکرم(ص) آن را برای مردم تفسیر کرده بود امّا مردم به سخن ایشان هیچ توجهی نکردند و آن را تباه ساختند(۱۵) اثبات مقام امامت امام باقر(ع) برای شناساندن جایگاه امامت به مردم و جلب دل ها به سوی محبّت اهل بیت(ع) از هیچ کوششی فروگذار نبود و درصدد بود تا با این شیوه جایگاه امامت و ولایت را به گونه ای روشن برای مردم ترسیم کند. سید مرتضی (ره) از دانشمندان بلند پایه مکتب اهل بیت(ع) در مورد رجعت و توضیح سخن امام باقر(ع) می گوید: خداوند متعال در آستانه ظهور حضرت مهدی(عج) گروهی از اموات شیعه را زنده می کند تا به ثواب نصرت و یاری آن حضرت نایل آمده و نظاره گر تشکیل دولت کریمه آن حضرت باشند و طعم شیرین عدالت و حکومت ایشان را بچشند و گروهی دیگر از دشمنان اهل بیت(ع) را محشور می گرداند تا از آنان قبل از قیامت انتقام گرفته و این ظالمان در دنیا ذلّت و خواری کفر و نفاق را احساس کنند.
وی می گوید از امام باقر(ع) سؤال کردم که در آیه شریفه: و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الأرض(۱۹) منظور از ملکوت آسمان ها و زمین که خداوند به حضرت ابراهیم نشان داد چیست؟ دیدم آن حضرت دستان مبارک خود را به طرف آسمان بالا برد و به من فرمود: نگاه کن تا بفهمی که نظاره گر چه چیزی هستی؟ من نوری را دیدم که از دستان آن حضرت به آسمان متصل شده است، به گونه ای که چشم ها را خیره می کند و عقل ها را مات و مبهوت. سپس در مورد استقامت و استواری یاران حضرت مهدی (عج) به این آیه از قرآن استناد کرد:فاذا جاء وعد اولیهما بعثنا علیکم عباداً لنا اولی بأسٍ شدیدٍ فجاسوا خلال الدّیار و کان وعداً مفعولاً؛(۲۱) پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان جنگجو و نیرومند خود را بر ضدّ شما بر می انگیزیم، به گونه ای که درون خانه های شما را جست و جو کنند و مجرمان را دستگیر نمایند و این وعده یک امر قطعی است.
دجال بخش دوم
به علت تپه باستانی معروف به تل دجال چند کیلومتری این قلعه مردم محلی معتقدند که این محل در واقع آشپزخانه دجال پادشاه ایران بوده و خادمان وی پس از پختن غذا در این آشپزخانه آن را به سرعت به محل زندگی وی که در تپه مزبور قرار داشته است می برده اند. دانشمندان روسی قلعه دجال را همان فاناسپا می نامند چرا که با استناد به کتاب های تاریخی و برخی اسناد و مدارک معتقدند که در قدیم شهری به نام فاناسپا در موقعیتی که اکنون قلعه دجال قرار دارد وجود داشته است. چون جمشیدشاه را بکشت و بر کشورش دست گشود؛بر تخت مملکت نشست و دولت جادویی و ناهنجاری بپا داشت و دست شرپیشگان بازگذاشت و تباهی را در زمین همه گیر ساخت که بنیادش بر شر و نقشش به حرام و سرچشمه کافری بود.
طبق گفته های مردم پیشین برای فراهم کردن غذا برای اون ملعون(دجال) غاری به طول زیاد وجود داشته تا آشپزخانه دجال که تعداد انبوه از افراد در آن ایستاده و غذا را دست به دست می کردند تا به داخل قلعه برسد. طبری آورده است که کلامی از آدمی به او رسیده بود و آن را به به کار جادو گرفت و چون میخواست از کشورهای خود چیزی بدست آورد یا زن یا پسر یا چهارپایی را میدی و می پسندید. حالی که مردم پیش از او در نیکویی و فراوانی می زیستند و از دادگری و خوش رفتاری چهار پادشاه پیش از او ؛در امن و امان کامل به سر می بردند و چون به فرمان او درآمدند. بر اساس متون کهن دجال در دو قلعه عجب شیر و هشترود کنونی زندگی میکرده و کاوه آهنگر از خروجستان ؛مکانی در نزدیکی قلعه دجال؛ علیه دجال قیام میکند.
قصه اهریمن صفتی که در جایی دور دست در بند است و درست در آستانه ظهور منجی بند می گسلد و با تبهکاریش روند نجات آخرالزمانی را کند میکند. آن ها از طریق متون دینی باستانی شان ؛با نیروی شر عظیمی که در آخرالزمان مقابل نجات بخش بزرگشان می ایستد آشنا بودند. درنی زرین خویش می دمید و هر چه می خواست از این دمیدن نی به او می رسید و از اینجاست که قوم یهود در شیپورها میدمند. قلعه دجال با محلی که بطلیموس منجم معروف یونانی و عالم جغرافیا بنام فاناسپا از آن نام برده است مطابقت دارد. مادر دجال ماده دیوی بود به نام اوداک و هم اوست که جمشید شاه را به لذات دنیوی حریص می کند. دیوی هولناک کارگزار و وزیر دجال بود که از کارهای پهلوانانه گرشاسب کشتن همین دیو است.
- ۰۰/۱۱/۰۳