برای قربانیان تجاوز جنسی چه کار باید بکنیم؟
با توجه به اینکه فرد قربانی علاوه بر آسیبهای جسمانی از نظر روانی نیز آسیب میبیند برای سلامت روان او چه توصیههایی دارید؟ معمولا افراد قربانی ممکن است به دلیل ترس، اضطراب و نگرانی تا مدتها در منزل گوشهگیر و دچار افسردگی شوند، علائم استرس پس از آسیب را از خود نشان دهند و به همین دلیل روابط بین فردی، عملکردهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی و… آنها دچار اختلال و آسیب جدی شود. چه عاملی باعث میشود تا فردی اقدام به چنین رفتاری کند؟ دلایل تجاوز از نظر جرمشناسی متفاوت است؛ بیشتر تجاوزها طبق آمارهای بینالمللی به دلیل مستی فرد متجاوز انجام میشود، اما دلایل متعدد دیگری نیز برای این کار وجود دارد؛ انحراف جنسی فرد متجاوز، خصومت، دریافت حقالسکوت، تهدید، تضاد بافتهای طبقاتی و اجتماعی جامعه، بیماری روانی فرد متجاوز و جنگ.
با توجه به اینکه فرد قربانی در شرایطی ناخواسته و به اجبار مورد آزار جنسی قرار میگیرد، چنین رفتاری چه پیامدی از لحاظ روانی میتواند برای او داشته باشد؟ معمولا بیشتر قربانیان تجاوزهای جنسی، دچار علایم شدید اختلالهای اضطرابی، افسردگی، اختلال استرس پس از ضربه عاطفی (PTSD) و مشکلات ارتباطی و هیجانی و عاطفی میشوند. البته نباید فراموش کرد با توجه به تفکر حاکم بر جامعه، نگرشهای فرد، نوع تجاوز، شرایط اجتماعی و طبقاتی فرد قربانی، نوع اقدامهایی که انجام میشود، متفاوت است، اما بهطور کلی اقدامها در چارچوبی که اشاره شده قرار میگیرند؛ البته با تغییراتی در برنامهریزی و اجرا.
بنابراین برنامههایی که در این بین، برای کمک به قربانیان طراحی میشوند، باید شامل بهبود و برطرف کردن علایم روانی، مشکلات جسمانی، تقویت نگرشها، بهبود روابط بین فردی و عاطفی باشد؛ بهگونهای که باعث ارتقای کیفیت زندگی و بهزیستی آنها شود. تجاوز جنسی از نظر قانون به دو شکل انجام میگیرد؛ در حالت اول که از آن به عنوان «تجاوز اجباری» یاد میشود، شخص با فردی رابطه برقرار میکند که ناراضی است و در حالت دوم رابطه و آمیزش جنسی با افراد کمسن و سال (از نظر قانونی) انجام میشود. در نوع اول، همیشه اجبار از طرف فرد متجاوز وجود دارد ولی در نوع دوم حتی اگر این اقدام با میل و رغبت فرد همراه باشد، چون از نظر قانون سن فرد کمتر از سن قانونی است، مسوول رفتار جنسی اش نیست و باز هم تجاوز محسوب میشود، حتی اگر اجباری در کار نباشد.
اقدامهای پزشکی در تقویت سلامت جسمی اولیه و رفع آسیبهای احتمالی بسیار موثر است زیرا در بیشتر تجاوزها به دلیل رعایت نشدن نکته های بهداشتی، امکان بارداری، ابتلا به بیماریهای مقاربتی و آسیبهای جسمانی جدی به دستگاه تناسلی وجود دارد.
آنچه بازماندگان تجاوز باید بدانند
بهتر است که قربانیان در مراجعه به کلانتری به این مددکاران مراجعه کنند و حتما در نظر داشته باشند که قبل از معاینه پزشکی قانونی و تایید تجاوز، دوش نگیرند، مسواک نزنند، صورت خود را نشویند، لباسهایی که در زمان تجاوز به تن داشتهاند در کیسههای تمیز بگذارند تا در صورت نیاز آثار تجاوز در آنها یافت شود، اگر از طریق خوراندن یا استعمال مواد افیونی و الکل، دچار بیهوشی شده و توان مقاومت را نداشتهاند حتما از پزشکی قانونی بخواهند تا از آنها آزمایش خون و ادرار گرفته شود و نهایتا سعی کنند موارد یا شاهدان عینی را به یاد بیاورند تا در صورت لزوم در دادگاه به آنها استناد شود.
برای مثال اگر متجاوزی قصد چنین اقدامی داشت، فرد میتواند با ایجاد سر و صدا علاوه بر ترساندن فرد متجاوز یا سوءاستفادهگر، توجه دیگران را به این مسئله جلب کند زیرا معمولا متجاوزین افرادی ترسو هستند و از ترس روبهرو شدن با قانون و مجازات به محض مقاومت قربانی، طعمه خود را رها و فرار میکنند و معمولا آنها سراغ طعمههایی میروند که احساس کنند فرد قربانی به هر دلیلی از جمله ترس از آبرو، مقاومتی ندارد و اجازه سوءاستفاده را خواهد داد. از آنجا که خانمها در حوزههای عاطفی و جنسی بیشتر حسی و شنیداری هستند و آقایان بیشتر دیداری، بنابراین میتوان گفت یک متجاوز مرد با دیدن تحریک میشود و یک خانم هم وقتی در موقعیتی قرار میگیرد که مورد نوازش و جملات عاطفی قرار میگیرد مغزش فرمان ترشح هورمون «استروژن» و «پروژسترون» را صادر میکند و با ترشح این هورمونها توان مقابله از یک خانم سلب میشود.
پس در مرحله اول باید عمل تجاوز اثبات و سپس مراحل درمان شروع شود و آزمایشهای غربالگری برای بیماریهای منتقلشده از طریق جنسی صورت بگیرد اما با توجه به اینکه بسیاری از افرادی که قربانی تجاوز شدهاند در مرحلههای بعد به پزشک مراجعه نمیکنند، بهتر است پروفیلاکسیها (آزمایشهای جلوگیری) در مراجعه اول برای قربانیان شروع تا نتیجه آزمایشها حاضر شود. ممکن است قربانیان تا مدتها نسبت به تمام آقایان بدبین باشند و این مشکل حتی میتواند بعد از ازدواج هم ادامه داشته و در صورت عدم درمان تا پایان زندگی هم همراه قربانی باشد و او را علاوه بر ایجاد مشکلات خلقی دچار مشکلات عدیدهای در روابط زناشویی مثل اختلال در میل، برانگیختگی، ارگاسم، مقاربت همراه با درد، واژینیسموس و در کل سردمزاجی خواهد کرد.
تجاوز/آنچه قربانیان آزارهای شیطانی باید بدانند !
بهتر است که قربانیان در مراجعه به کلانتری به این مددکاران مراجعه کنند و حتما در نظر داشته باشند که قبل از معاینه پزشکی قانونی و تایید تجاوز، دوش نگیرند، مسواک نزنند، صورت خود را نشویند، لباسهایی که در زمان تجاوز به تن داشتهاند در کیسههای تمیز بگذارند تا در صورت نیاز آثار تجاوز در آنها یافت شود، اگر از طریق خوراندن یا استعمال مواد افیونی و الکل، دچار بیهوشی شده و توان مقاومت را نداشتهاند حتما از پزشکی قانونی بخواهند تا از آنها آزمایش خون و ادرار گرفته شود و نهایتا سعی کنند موارد یا شاهدان عینی را به یاد بیاورند تا در صورت لزوم در دادگاه به آنها استناد شود.
برای مثال اگر متجاوزی قصد چنین اقدامی داشت، فرد میتواند با ایجاد سر و صدا علاوه بر ترساندن فرد متجاوز یا سوءاستفادهگر، توجه دیگران را به این مسئله جلب کند زیرا معمولا متجاوزین افرادی ترسو هستند و از ترس روبهرو شدن با قانون و مجازات به محض مقاومت قربانی، طعمه خود را رها و فرار میکنند و معمولا آنها سراغ طعمههایی میروند که احساس کنند فرد قربانی به هر دلیلی از جمله ترس از آبرو، مقاومتی ندارد و اجازه سوءاستفاده را خواهد داد. از آنجا که خانمها در حوزههای عاطفی و جنسی بیشتر حسی و شنیداری هستند و آقایان بیشتر دیداری، بنابراین میتوان گفت یک متجاوز مرد با دیدن تحریک میشود و یک خانم هم وقتی در موقعیتی قرار میگیرد که مورد نوازش و جملات عاطفی قرار میگیرد مغزش فرمان ترشح هورمون «استروژن» و «پروژسترون» را صادر میکند و با ترشح این هورمونها توان مقابله از یک خانم سلب میشود.
پس در مرحله اول باید عمل تجاوز اثبات و سپس مراحل درمان شروع شود و آزمایشهای غربالگری برای بیماریهای منتقلشده از طریق جنسی صورت بگیرد اما با توجه به اینکه بسیاری از افرادی که قربانی تجاوز شدهاند در مرحلههای بعد به پزشک مراجعه نمیکنند، بهتر است پروفیلاکسیها (آزمایشهای جلوگیری) در مراجعه اول برای قربانیان شروع تا نتیجه آزمایشها حاضر شود. ممکن است قربانیان تا مدتها نسبت به تمام آقایان بدبین باشند و این مشکل حتی میتواند بعد از ازدواج هم ادامه داشته و در صورت عدم درمان تا پایان زندگی هم همراه قربانی باشد و او را علاوه بر ایجاد مشکلات خلقی دچار مشکلات عدیدهای در روابط زناشویی مثل اختلال در میل، برانگیختگی، ارگاسم، مقاربت همراه با درد، واژینیسموس و در کل سردمزاجی خواهد کرد.
آنچه بازماندگان تجاوز باید بدانند
بهتر است که قربانیان در مراجعه به کلانتری به این مددکاران مراجعه کنند و حتما در نظر داشته باشند که قبل از معاینه پزشکی قانونی و تایید تجاوز، دوش نگیرند، مسواک نزنند، صورت خود را نشویند، لباسهایی که در زمان تجاوز به تن داشتهاند در کیسههای تمیز بگذارند تا در صورت نیاز آثار تجاوز در آنها یافت شود، اگر از طریق خوراندن یا استعمال مواد افیونی و الکل، دچار بیهوشی شده و توان مقاومت را نداشتهاند حتما از پزشکی قانونی بخواهند تا از آنها آزمایش خون و ادرار گرفته شود و نهایتا سعی کنند موارد یا شاهدان عینی را به یاد بیاورند تا در صورت لزوم در دادگاه به آنها استناد شود.
برای مثال اگر متجاوزی قصد چنین اقدامی داشت، فرد میتواند با ایجاد سر و صدا علاوه بر ترساندن فرد متجاوز یا سوءاستفادهگر، توجه دیگران را به این مسئله جلب کند زیرا معمولا متجاوزین افرادی ترسو هستند و از ترس روبهرو شدن با قانون و مجازات به محض مقاومت قربانی، طعمه خود را رها و فرار میکنند و معمولا آنها سراغ طعمههایی میروند که احساس کنند فرد قربانی به هر دلیلی از جمله ترس از آبرو، مقاومتی ندارد و اجازه سوءاستفاده را خواهد داد. از آنجا که خانمها در حوزههای عاطفی و جنسی بیشتر حسی و شنیداری هستند و آقایان بیشتر دیداری، بنابراین میتوان گفت یک متجاوز مرد با دیدن تحریک میشود و یک خانم هم وقتی در موقعیتی قرار میگیرد که مورد نوازش و جملات عاطفی قرار میگیرد مغزش فرمان ترشح هورمون «استروژن» و «پروژسترون» را صادر میکند و با ترشح این هورمونها توان مقابله از یک خانم سلب میشود.
پس در مرحله اول باید عمل تجاوز اثبات و سپس مراحل درمان شروع شود و آزمایشهای غربالگری برای بیماریهای منتقلشده از طریق جنسی صورت بگیرد اما با توجه به اینکه بسیاری از افرادی که قربانی تجاوز شدهاند در مرحلههای بعد به پزشک مراجعه نمیکنند، بهتر است پروفیلاکسیها (آزمایشهای جلوگیری) در مراجعه اول برای قربانیان شروع تا نتیجه آزمایشها حاضر شود. ممکن است قربانیان تا مدتها نسبت به تمام آقایان بدبین باشند و این مشکل حتی میتواند بعد از ازدواج هم ادامه داشته و در صورت عدم درمان تا پایان زندگی هم همراه قربانی باشد و او را علاوه بر ایجاد مشکلات خلقی دچار مشکلات عدیدهای در روابط زناشویی مثل اختلال در میل، برانگیختگی، ارگاسم، مقاربت همراه با درد، واژینیسموس و در کل سردمزاجی خواهد کرد.
به چه رفتاری سوء استفاده جنسی می گویند و پیامد آن چیست؟
اخیراً یک جنبش جهانی به نام من هم (Me Too) در راستای حمایت از قربانیان تجاوز جنسی در سراسر جهان شکل گرفت که کمی به این افراد جرات دفاع از حقوق خود را داد اما هنوز راه زیادی وجود دارد تا جلوی این خشونت جنسی در کشورهای مختلف از جمله کشور ما گرفته شود. در یک مطالعه روی قربانیان خشونت جنسی، 94 درصد از قربانیان گزارش دادند که تا دو هفته پس از این اتفاق، علائم اختلال استرس پس از سانحه نظیر به یادآوردن ناگهانی آن اتفاق، بیخوابی، بیقراری و اجتناب از آدمها و فعالیتها را تجربه کردهاند. اما درمان، مهارتهای مقابلهای فرد با رویدادهای زندگی، حمایت اجتماعی و عوامل محافظتی نظیر این ها میتوانند به بهبود آسیبها و رنجهای ناشی از این حادثۀ تلخ در زندگی فرد کمک کنند.
البته که این آمارها به کمترین موارد ممکن اشاره دارند چرا که بسیاری از قربانیان این نوع خوشونت، به جهت شرم و ترس و سایر احساس های ناخوشایند، این مسأله را به دیگران اعلام نمیکنند. در ایران آمار دقیقی در دست نیست اما در برخی کشورها آمارها نشان دهندۀ این است که از هر سه زن، یک نفر و از هر چهار مرد، یک نفر خشونت جنسی را دستکم یک بار در زندگی خود تجربه کرده است. افرادی که مرتکب تجاوز جنسی میشوند معمولاً قربانی را میشناسند، در گذشته سابقهای از رفتارهای پرخاشگرانه یا مجرمانه داشتهاند و بسیاری از آنها بزرگسال، بالای 30 سال، هستند. این شاید به این خاطر باشد که مردان به طور سنتی تصور میکنند باید به اندازه کافی «قوی» یا «مرد» میبودهاند تا به طعمهای برای متجاوز تبدیل نشوند یا از این اتفاق دوری کنند.
صرف نظر از اینکه کدام رفتار از سری رفتارهای دارای قالب سوء استفاده جنسی رخ میدهد، اولین و مهم ترین نکته در این زمینه این است که این عمل به هیچ عنوان تقصیر فرد قربانی نیست. اما موانع مختلف فردی، اجتماعی و قانونی معمولاً مانع از آن میشوند که فرد قربانی تجاوز جنسی این رفتار را افشا کند و به دنبال کمکی که شایستۀ آن است برود. در برخی موارد که متجاوز فردی است که در فضای کاری یا خانوادگی فرد حضور پایدار دارد، کنار آمدن با این مسئله به شدت پیچیدهتر و دشوارتر میشود. برخی مطالعات نشان میدهد که 80 درصد از این اتفاقها توسط یک فرد آشنا نظیر همسایه، همکار، عضو خانواده یا دوست رخ میدهد.
اعتراف یکی از قربانیان تجاوز جنسی در فرقه رجوی + فایل صوتی
در پی انتشار فایل صوتی این اتاق، داود باقروند ارشد، عضو سابق مجاهدین در صفحه فیس بوک خود نوشت: «کودکان اعضای مجاهدین از تجاوزات جنسی به خودشان توسط اعضای انقلاب! کرده مسعود و مریم رجوی در تشکیلات این فرقه جنایتکار سخن میگویند. در همین ارتباط چند شب پیش در کلاب هاوس اتاقی تشکیل شد که چندین تن از این کودک سربازان سابق در آن به شرح شواهدی از تجارب تلخ خود در کمپ های مجاهدین خلق گفتند که حقایقی هولناک چون سو استفاده جنسی و تنبیه بدنی را شامل میشد. این افراد که در سنین زیر سن قانونی توسط مسئولان مجاهدین خلق برای آموزش نظامی و شرکت در عملیات های نظامی به عراق برده شدند هر کدام پس از تحمل سختیهای بسیار به نوعی موفق شدند که از این تشکیلات فرقهای خارج شوند.
به گزارش فراق، تاکنون روایتهای تلخی از سوی جوانانی منتشر میشود که حساس ترین دوران زندگی شان یعنی کودکی و نوجوانی و برخی جوانی را در تشکیلات مجاهدین خلق گذراندهاند. به نوشته انجمن نجات، فردی با نام کاربری «ری» که در ادامه مکالمات به نظر میرسد نام او محمدرضا ترابی است مواردی از نقض حقوق کودکان در مجاهدین خلق را عنوان میکند. من سالها اطلاع داشتم وگفتهام ولی اسم نبردهام تا این شیرمردان و زنان امروز خود از جنایات درون این فرقه تبهکار پرده بردارند. «ری» پیش از آن تا ۹ سالگی خود را در اشرف گذرانده بود و در سال ۱۳۶۹ همراه با ۸۰۰ کودک دیگر به کشورهای غربی قاچاق شد.
هدیه بزرگ کودکان سابق و شیر مردان امروز به مردم ایران نوید بخش رهایی ایرانیان از اسارت داعش ایرانی (فرقه رجوی)». یکی از قربانیان فرقه رجوی برای اولین باز از تجاوز جنسی هواداران و برخی اعضا به کودکان «اشرف» پرده برداشت. او اکنون در آلمان زندگی میکند و در حال نگارش کتاب زندگی نامه خود است. او چهار سال پیش موفق شده است، پس از ۱۸ سال از فرقه رجوی جدا شود. در سن ۱۶ سالگی توسط صدیقه حسینی از کانادا به عراق فرستاده شد.
مشاوره آزار جنسی
یکی از ویژگیهای قابل توجه این مرکز مشاوره، امکان مشاوره آنلاین است، اغلب افراد بعد از آزار جنسی به دلیل احساس شرم، مقصر دانستن خود و همچنین برای حفظ حیثیت خود، سکوت میکنند و حرف زدن برای آنها سخت است، بنابراین یک مرکز مشاوره آنلاین میتواند بسیار کمک کننده باشد. · آثار آزار جنسی باید به تدریج درمان شوند و یک شبه نمیتوان پیامدهای آن را از بین برد، بنابراین فرد باید در طولانی مدت تغذیه مناسب، خواب کافی و فعالیت هایی برای افزایش آرامش و تمرکز داشته باشد و خود را در موقعیت های استرس زا قرار ندهد. اگر آزار جنسیای که متوجه شماست، سادهتر است و محدود به صحبتهای نامتعارف یا دریافت پیامهایی از سمت فرد متجاوز است، از او بخواهید که ادامه ندهد و اگر درخواست شما به وسیله پیام بوده است، پیامها را به عنوان مدرک نگهداری کنید.
یادداشت زمان وقوع آزار جنسی، اسامی که به صورت اتفاقی شنیده است، اسامی شاهدان واقعه (در صورت وجود) و تلاش هایی که برای جلوگیری از آزار دیدن صورت گرفته است، از جمله مهمترین چیزهایی است که باید یادداشت شود. فرد پس از آزار جنسی حتی قدرت تصمیم گیری خود را از دست میدهد اما صحبت کردن با یک فرد مورد اعتماد و امین، میتواند تاثیر بسیار مهمی در تصمیمگیری های پس از آزار جنسی و یافتن مجرم داشته باشد. لازم است که قربانی تمام وقایعی که برای او اتفاق افتاده است، با جزئیات یادداشت کند، چرا که طبیعی است بعدا به دلیل فشار روانی، تمام آن اتفاقات را فراموش کند یا سعی در انکار آنها داشته باشد.
نکته قابل توجهی که مطرح است، این است که تعداد افرادی که توسط دوست، آشنا یا همکار خود مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفته اند، بسیار بیشتر از افرادی است که توسط افراد غریبه آزرده شدهاند. · دوری از خلوت گزینی و انزوا، ارتباط گرفتن با دیگران، یافتن دوستهای جدید و شرکت فعال در جمعها نیز قربانی را بسیار سریعتر به روال زندگی برمیگرداند. افراد برای حفظ آبروی خود و جلوگیری از حرفهای مردم، در مقابل آزار جنسی اغلب سکوت میکنند و با این کار، ناخواسته باعث میشوند که افراد دیگری نیز این واقعه تلخ را تجربه کنند. اگر پیام متنی، مدرکی در شبکه های اجتماعی یا ایمیلی وجود دارد که به آزار جنسی مربوط است، باید نگهداری شوند؛ زیرا هنگام دفاع از حقوق قربانی میتوانند بسیار کمک کننده باشند.
- ۰۰/۱۱/۰۶