کلینیک قلب من
این دریچه ها به دلیل داشتن سطحی فلزی و متفاوت از سطح قلب و رگهای بدن ، در برخورد با خون تولید لخته می کنند که هم می تواند موجب گیر افتادن لخته خون داخل دریچه و اشکال در عملکرد آن بشود و هم می تواند از طریق جریان خون به اعضای مختلف بدن رفته و رگهای اعضای بدن را مسدود نماید. احتمال تولید لخته کم: این دریچه ها چون از بافت حیوانی هستند و پس از آماده سازی در گلوتارآلدئید ، خاصیت زنده بودن و ایمنی زایی خود را از دست می دهند ، از این رو - اگر مشکل دیگری وجود نداشته باشد - احتیاج به درمان با داروهای ضد انعقاد خون و وارفارین ندارند. تخریب سلول های خونی: سلول های خونی و گلبول های قرمز در برخورد با اجزای فلزی دریچه و در حین عبور با سرعت زیاد از لابه لای دریچه های فلزی یا از فضاهای باقیمانده در اطراف آنها "Paravalvular Leakage" تخریب شده و لیز می شوند.
دریچه های مصنوعی جدای از احتیاج به عمل جراحی قلب باز و خطرات و مراقبت های مربوط به آن در درازمدت احتیاج به مصرف داروهای خاص ، توجه ، مراقبت های ویژه دارند که در مورد هر دریچه ای متفاوت است. عمل مشابهی توسط بازهم دکتر "Ross" انجام شد و آن پیوند دریچه پولمونر خود شخص به جای دریچه آئورت صدمه دیده بود که به جای دریچه ریوی برداشته شده از سایر دریچه های حیوانی استفاده می شد. تعویض دریچه های قلب به صورت کلی با روش عمل جراحی قلب باز صورت می گیرد اگرچه در سال های اخیر به ویژه برای دریچه آئورت از روش های کمتر تهاجمی و از راه پوست هم اقدام شده است. این صدا اگرچه می تواند به ویژه در موقع خواب اذیت کننده باشد در عین حال در صورت صدمه به دریچه یا لخته بستن آن ، از بین رفتن این صدا می تواند اولین نشانه آسیب به دریچه باشد.
زمانی که یکی از دریچه های قلب آسیب می بیند و امکان ادامه کارکرد آن با درمان دارویی یا ترمیم به وسیله بالون یا جراحی مقدور نباشد ، به ناچار باید آن را تعویض کرد. البته در اسکلت ساختمانی بسیاری از این دریچه ها برای استحکام بیشتر و حفظ شکل دریچه از استنت های فلزی استفاده شده است ولی بر روی دریچه بافت حیوانی قرار دارد. امروزه اگرچه هنوز از این روش می توان استفاده کرد ولی محدودیت در دهنده دریچه و آماده سازی از نظر واکنش های ایمنی استفاده از آن را بسیار محدود کرده است. کم تهاجمی بودن: این عمل عموما بدون نیاز به بیهوشی و بدون نیاز به برش وسط قفسه سینه انجام می شود و بیمار بعد از یک یا دو روز از بیمارستان مرخص می گردد.
نوزاد قزوینی با قلب خارج از قفسه سینه جراحی شد
در این عمل فقط قلب بیمار را پوشاندیم و چون حفره قلب در قفسهسینهی بیمار وجود نداشت قلب را درون حفره قفسهی سینه جای ندادیم و حفره سازی قلب در داخل قفسه سینه با عمل دیگری در سنین بالاتر برای این بیمار انجام میشود. این عمل که در بیمارستان تخصصی کودکان قدس قزوین از ساعت 9 صبح (دوشنبه 30 آبان) آغاز و تا ساعت 15 ادامه داشت توسط تیم جراحی قزوینی به سرپرستی دکتر زینالو، فوق تخصص قلب کودکان انجام و با موفقیت به اتمام رسید. صادقی افزود: "در دنیای پزشکی تنها 80 مورد از چنین تولدی گزارش شده که 29 مورد آن تحت عمل جراحی قرار گرفته و فقط پنج مورد از این عملها موفق بوده اند و این ششمین عمل موفق در جهان است.
دکتر صادقیپور درباره علت بروز این مشکل برای نوزاد قزوینی گفت: علت بروز این مشکل مشخص نیست و عمدتا بروز چنین مواردی مربوط به بیماریهای مادر در ماه اول بارداری است. صادقیپور در پاسخ به این سوال که آیا والدین نوزاد نسبت خویشاوندی دارند؟ گفت: والدین نوزاد هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند و سن مادر و پدر هم به ترتیب 21و 28 سال است. این نوزادی با قلب بیرون از قفسهسینه جمعه 27 آبان در بیمارستان پاستور قزوین بدنیا آمد و بعد برای درمان در بیمارستان کودکان قدس این شهرستان بستری شد. وی با بیان اینکه این نوزاد فرزند دوم خانواده است و فرزند اول هم به خاطر نارس بودن فوت کرده است، گفت: "این نوزاد 9 ماه دوران تکامل خود را طی کرده است.
وی درباره وضعیت فعلی نوزاد گفت: "حال عمومی نوزاد رضایت بخش است و این نوزاد علاوه بر این عمل احتیاج به چند عمل دیگر بعد از سن یک سالگی دارد. به گزارش ایسنا دکتر صادقی رودسری فوق تخصص جراحی اطفال و عضو تیم جراحی در این باره گفت: "حال عمومی این نوزاد رضایت بخش است.
یکی بود، هنوز هم هست...
ریحانه قلب میخواست و آن سوی قصه به ایثاری نیاز بود برای یافتن قلب؛ قلبی که بتواند حیات بخش باشد برای ریحانه؛ ایثاری که یک مادر در نهایت رنج وقتی که فهمید پسرش، جگر گوشهاش قرار است از این دنیا کوچ کند و دیگر کاری از دست هیچکس برنمیآید، انجام داد و قلب فرزندش را به ریحانه بخشید؛ قلبی که در چهارم تیر ماه ۱۳۹۸، با کمک تیم پیوند، وزارت بهداشتیها و اورژانس از رشت به تهران آمد و ضربان زیستن شد برای ریحانه و خانوادهاش. بر این اساس اگر به منِ پزشکی که ۲۰ سال در حوزه اهدای عضو کار میکنم، دو بیماری را که روی تخت آیسییو هستند نشان دهند و اجازه ندهند که مانیتورها را ببینم و بگویند که شما این دو را نگاه کن و بگو کدام یک فرد دچار مرگ مغزی است و کدام یک بیماری است که در کما به سر میبرد، یعنی کدام یک غیرقابل برگشت است و کدام یک ممکن است برگردد، محال است که بتوانم تشخیص دهم، چه برسد به آحاد جامعه.
قبادی با بیان اینکه با توجه به آمار بالای تصادفات جادهای سالانه در ایران پنج تا هشت هزار نفر با مرگ مغزی فوت میکنند، گفت: از این تعداد حدود ۳۰۰۰ نفرشان قابلیت اهدا دارند، اما با کمال تاسف فقط ۱۰۰۰ نفر آنها یعنی یکسوم رضایت به اهدا داده و به اهدا میرسد و دوسوم دیگر، حدود هفت تا هشت هزار ارگان قابل پیوند را با خودشان زیر خاک میبرند. در عین حال چهار تا پنج ماه قبل با معاونت سینمایی وزارت ارشاد تفاهمنامهای بسته شد که یکی از مهمترین مفادش این است که به هر فیلمی که دارای مقوله اهدا و پیوند است، مجوز ساخت داده نشود، مگر اینکه سناریو و فیلمنامه را از نظر محتوایی بررسی کنیم و امکاناتی هم به فیلمسازانی که به این مقوله میپردازند، داده شود.
در نتیجه اگر نتوانیم در مدت زمان طلایی کاری برای فرد انجام دهیم، باعث میشود که بعد از سه تا چهار روز تمام سلولهای مغزی به صورت کامل از بین میروند و اگر جمجمه این فرد را برداشته و نگاه کنیم، میبینیم که در این جمجمه هیچ مغزی وجود ندارد و یک ماده خمیری زرد رنگ داخل جمجمه است. اگر اورژانس برسد یا ما میتوانیم کاری برای فرد کنیم، به کما میرود که در این حالت سلولهای مغزی سالماند، اما اختلال عملکرد دارند و ممکن است فرد برگردد یا برنگردد، اما اگر نتوانیم کاری برایش انجام دهیم، فرد به سمتی میرود که تمام سلولهای مغز از بین میرود. اهدای عضو آرامش است گویا، هم برای خانوادهای که عزیز از دست داده و زندگی بخشیده و هم برای آنکه بعد از سالها انتظار و عذاب، بعد از سالها نامید شدن و امیدوار شدن مداوم حالا میتواند نفس بکشد و همراه با یک عزیز از دست رفته روزهای عمرش را به سلامت زندگی کند.
دانستنی های اهدا
در اولین عمل، کلیهی یک برادر به خواهر 21 سالهی او پیوند شد و خوشبختانه کلیه بدون عارضه، فعالیت رضایت بخشی را شروع کرد؛ در آن زمان ایموران و پردنیزولون در دسترس بود که مورد استفاده قرار گرفت و بیمار و اهداکننده کلیه هر دو شادمان و باحال عمومی بسیار خوب مرخص شدند؛ پس از آن چند مورد مشابه پیوند به همین ترتیب انجام شد و با جلب توجه همکاران نفرولوژیست و اظهار علاقه آنها به مشارکت در طی سالهای 1361 تا 1363 تعداد 50 عمل پیوند کلیه در بیمارستانهای مختلف از جمله شهید مصطفی خمینی، سامان، شرکت نفت، شهید رهنمون کنونی و بیمارستان طالقانی انجام شد و با تحلیل نتایج بسیار رضایتبخش آن، برنامه اساسی پیوند کلیه در ایران طراحی شد و اصول آن از جمله لزوم انجام عمل پیوند در بیمارستانهای دانشگاهی، آموزش گسترده تیمهای پیوند و استفاده از اهداکننده ی فامیل ، طراحی و برای اولین بار در سال 1363 در بیمارستان هاشمینژاد به مورد اجرا گذاشته شد؛ و از همان آغاز کار ، همکاران علاقمند جهت آموزش در این برنامه پذیرفته شدند و پایه کار برای شروع اعمال پیوند در شهرستانها از جمله شیراز و اصفهان و سایر شهرها گذاشته شد.
گرچه در نوشتههای بزرگان و شخصیتهای برجستهی پزشکی قدیم ایران، از جمله حکیم بوعلی سینا و اسمعیل جرجانی، اشاراتی وجود دارد که میتواند بهعنوان اولین برداشت مبهم از مسئلهی انتقال اعضا باشد، ولی پیوند اعضا به مفهوم مدرن و کنونی آن یعنی جایگزینی یک عضو با عضو مشابه، در طب ایران در سال 1314 با انجام پیوند قرنیه توسط استاد صاحبنام جراحی چشم و پایهگذار چشمپزشکی مدرن ایران، شادروان دکتر شمس در تهران انجام شد و با آموزش دستیاران و جراحان چشم در این بخش ادامه یافت؛ به دنبال آن و با کمی فاصله، دکتر خدادوست ،استاد جراحی چشم دانشگاه شیراز، به صورت فعال و چشمگیری این کار را دنبال کرد و پیوند قرنیه که سخت موردنیاز بسیاری از بیماران بود، از آن پس در اکثر بخشهای جراحی چشم کشور قابل انجام و ارائه شد؛ در اینجا لازم است به نقش ارزشمند دکتر حمید سجادی ،استاد چشم دانشگاه شهید بهشتی، در دوران پس از انقلاب نیز اشاره شود.